p8

جیمین: فقط بیا کاریت ندارم
ا.ت: واقعا
جیمین: آره جدی ام بیا صبحونه
ا.ت: اوک
ادمین=$
$بعدش رفتن صبحونه خوردن
ویو ا.ت=
رفتیم صبحونه خوردیم بعد من رفتم تو اتاقم
جیمین: کجا میزی
ا.ت: میخوام برم مدرسه دیگه
جیمین: آها باشه
رفتم روپوشم رو پوشیدم و رفتم پایین داشتم کرم پودر میزدم
جیمین: من میرسونمت
ا.ت: نه نمیخواد یه قدم راه نیس
جیمین: خیلی هم میخواد
م.ا: اوه جیمین پسرم غیرتی شدی
جیمین: خب اممم...آره
ا.ت: مامان،بابا،جیمین من رفتم
یهو دستم کشیده شد و لبم خورد به لب جیمین داشت ازم لب میگرفت حالمو بهم زد و هولشردادم و گفتم:
ا.ت: اااااااه حالم بهم خورد ایشششش منو برسون دیگه دیرم شد عرررر لپ تابم
جیمین: دیشب گذاشتیش تو کیفت دیگه
پ.ا: بیا جیمین با ماشین من برید
جیمین: چشم مرسی
دیدگاه ها (۳)

p9

p10

1 . دس شوما درد نکنه2 . ممنون3 . مگه عکسم رو دیدی اسکول4 . ه...

1 . سلام خوبم ممنون نه والا نشناختم😅😅یه نقطه تو پستم بزار😅😅2...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط